سلام و ادب جهت بارگیری نرم افزار بر روی گزینه زیر کلیک نمایید
سلام و ادب خدمت دوستان
وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ
أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ
حقیر واقعا این آیه را درک کردم بعد از آشنایی با همسر عزیزم خانوم بختیاری
فردا ساعت 10.5 صبح در کنار استاد عزیزم و با نفس مبارک ایشان مرحله چهارم زندگی خودم را آغاز می کنم به نیابت از شما دوستان استاد اخوت را دعوت کرده ایم
زیباست وعده های خدا و چه زیباست بلوغ عطفی ما با به دنیا آمدن رسول زیبایی ها
وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمیعاً أَ فَلَمْ یَیْأَسِ الَّذینَ آمَنُوا أَنْ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمیعاً وَ لا یَزالُ الَّذینَ کَفَرُوا تُصیبُهُمْ بِما صَنَعُوا قارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَریباً مِنْ دارِهِمْ حَتَّى یَأْتِیَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمیعادَ
سلام تا به حال به وعده های خدا فکر کرده ایم ....
وعده خدا اصلا یعنی چی؟؟
اصلا چرا خدا وعده می دهد؟؟
وعده خدا چه چیزی را در بر خواهد داشت و چگونه است؟؟
در وعده ما سه صفت را باید در نظر بگیریم 1-علم واسع 2-قدرت واسع 3- مطابقت این علم با حقیقت(یعنی از جنس حقیقت بودن آن)
حالا از منظر انسان این سه صفت تنها وقتی حاصل می شود که قرآن شده باشد و کل وجودش تجلی قرآن شده باشد
اصولا وقتی خدا وعده ایی می دهد،انسان مورد خطاب این سه صفت را ندارد
پس چون وقتی انسان نسبت به رخدادی علم(احاطه)نداشته باشد آن را در زمان خواهد دید و وعده خدا برای او می شود آمدنی و از جنس غیب می شود برای او
انسان وقتی رخدادی برایش به وقوع می رسد و او را احاطه می کند تازه او نسبت به آن علم پیدا می کند
چون وعده از جانب صاحب علم است و مطابق حق است پس هیچ خلافی نخواهد داشت
حال دو نتیجه اخلاقی:
انسان چیزی جز صفاتش نیست و باید صفت را دارای صفتی به انسان عنایت کند(گدایی کار اصلی یک انسان است برای کمال)
اصل نزول صفت بر اساس سنخیت است اهل بیت صفت تامه یک انسان الهی هستند پس برای آمادگی نزول صفات الهی باید شبیه این بزرگواران شد(مراقبت و توجه نفس برای انسان صفت ساز است)
از جمله ی این وعده های زیبای خدا این وعده است
الْخَبیثاتُ لِلْخَبیثینَ وَ الْخَبیثُونَ لِلْخَبیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ (26
البته این نکته خیلی ارتباط با سوره مبارکه رعد ندارد(البته در ظاهر) اما حقیر در سوره رعد به آن رسیدم و دوستان مدرسه قرآنی هم تایید داشته اند
اگر خوب در تفسیر های مختلف ریز شوید می بینید همه از دم ناقص هستند و نیاز به تفسیر های طولانی تری هستند لذا دوستان مدرسه قرآنی در جهت تفسیر بیشتر هستند اما خود به اقرار گویند که این ها قطره ایی از دریا است
دوستان واقعا علم واقعی در نزد خدا است و دست و پا زدن ما فقط و فقط دست و پا زدن است این جانب در تصمیمات راهبردی خود فقط گدایی خواهم کرد بیایید به طور دسته جمعی از اهل بیت گدایی نماییم تا شاید نیروی جمعی گدایی بر قوت گدایی ما بیافزاید ان شاء الله
با عرض سلام خدمت دوستان مطرح شد که آمار وبلاگ چرا اینجوری است؟؟
باید بگم خدمت دوستان آمار این گونه است که یکی پیش بینی است(نمایش) و یکی حقیقی(بازدید کننده ها)
أَ فَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ
کَمَنْ هُوَ أَعْمى إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (19)
الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمیثاقَ (20)
وَ الَّذینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ (21)
وَ
الَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ
أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً وَ یَدْرَؤُنَ
بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (22)
جَنَّاتُ
عَدْنٍ یَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ
ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ
(23)
سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (24)
وَ
الَّذینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ
ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ
أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (25
علامه طباطبایی (ره) در رابطه با اولوا الالباب می فرمایند:"حق در دلهاى
این طائفه که دعوت پروردگار خود را پذیرفتند جایگیر گشته و دلهایشان"
الباب" و دلهاى حقیقى می گردد، که آثار و برکات یک دل واقعى را دارد، و آن
آثار عبارتست از تذکر و بینایى. و نیز از خواص این گونه دلها که صاحبانش با
آن خواص شناخته می شوند این است که صاحبانشان که همان" أُولُوا
الْأَلْبابِ" باشند بر وفاى به عهد خدا پایدارند، و آن عهدى را که خداوند
به فطرتشان از ایشان (و از همه کس) گرفته نقض نمی کنند، و نیز بر احترام
پیوندهایى که خداوند ایشان را با آنها ارتباط داده استوارند، یعنى همواره
صله رحم می کنند، و از در خشیت و ترس از خدا پیوند خویشاوندى را که از
لوازم خلقت بشر است محترم می شمارند.
و نیز از خواص دلهاى این طائفه این
است که در برابر مصائب و همچنین اطاعت و معصیت صبر نموده و خویشتندارى می
کنند، و (بجاى ناشکرى و جزع) نماز می گزارند و متوجه درگاه پروردگار خود
می شوند و (بجاى معصیت) بوسیله انفاق وضع جامعه خود را اصلاح می نمایند، و
(بجاى ترک طاعت و سرپیچى) سیئات خود را با حسنات خود محو می کنند.
بنا
بر این، چنین کسانى داراى سرانجامى نیک و محمود که همان بهشت برین است می
باشند، و در آن بهشت مثوبات اعمال نیکشان منعکس مىشود و با صالحان- از
قبیل پدران و همسران و دودمان خود- محشور و مصاحب می گردند، چنان که در
دنیا هم با ارحام خود مصاحبت می کردند. فرشتگان هم از هر درى بر ایشان درمی
آیند، و سلام می کنند، چون در دنیا اطاعات و عبادات مختلف بجا آورند،
اینها آثار حق است که در آن سرا بدین صورتها منعکس می شود"
خوب که دقت کنید 2 ویژگی برجسته برای آنان است و یک نتیجه :
نتیجه این است که علم به حق خاستگاه تذکری و بینایی برای آنان دارد
خوب چگونه أُولُوا الْأَلْبابِ شویم تا ذکر کنیم و ببینیم؟؟؟؟
حال یکبار دیگر آیات بالا را بخوانید جواب چیست؟